شریک دزد و رفیق قافله
چندسالی از انتقادهای شدید اللحن اردوغان نسبت به رژیم صهونیستی نگذشته بود که این شخص با اعلام سفر نخست وزیر اسرائیل به ترکیه از فصل جدیدی از روابط بین دو دولت خبر میدهد.
حال بعد از این چرخشهای ناگهانی دولت ترکیه باید این سوال را از خود پرسید که آیا اردوغان تغییر کرده یا روی واقعی خود را نشان میدهد؟ اگر روی واقعی خود را نشان میدهد پس ژست صهیونیزمستیزی او جهت چه پروژهای دنبال میشد؟
طوری که از شواهد برمیاید انگار آن ژستهای اردوغان فقط تلاشی به جهت نشستن در جایگاه ولایت ایدئولوژیکی مسلمین به جای ایران, برای پیشبرد اهداف صهیونیزم جهانی بود. اهدافی که کنشهایی مانند ایجاد شورش در سوریه, عراق و لبنان را به عنوان تکه ای از جان مقاومت را دنبال میکرد.
این ادعا وقتی صحت پیدا میکند که در جستجوی چرایی عدم دشمنی تکفیریهای مسلمان نمای سوریه با اسرائیل باشیم، اینکه چگونه هیچگاه اسرائیل برای تکفیریهای سوریه به یک هدف تبدیل نشد؟
البته تغییر موضع نخست وزیر دمدمی مزاج ترکیه فقط این نیست بلکه چند سال قبل نیز پس از آزادی شهر حلب این شخص جهت پیشبرد پروژه جدید سعی در نزدیکی به ایران داشت که خوشبختانه نقشهاش راه به جایی نبرد.
حال که نه موضوع دشمنی با مقاومت (با ژست صهیونیسمستیزی) و نه دوستی با مقاومت (با ژست تمایل به سمت ایران ) برای اردوغان راه به جایی نبرد پس بهتر است تا دوباره مناسبت ترکیه و رژیم صهیونیستی به نقطهی اصلی خود بازگردد تا حداقل رژیم صهیونیستی بتواند روی پروژه جدید خود یعنی عادیسازی روابط با دولتهای منطقه کار کند.
ثبت دیدگاه