جمله امروز ما:
خدا به هر کی که دلش دریا باشه، کشتی میده.

چهارشنبه, ۸ فروردین , ۱۴۰۳ Wednesday, 27 March , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 552 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 3 تعداد دیدگاهها : 43×
  • اوقات شرعی


    Warning: A non-numeric value encountered in /home/manajour/public_html/wp-content/plugins/azan/index.php on line 122

  • اندیشه های وهابیت
    05 می 2020 - 13:10
    شناسه : 999
    این دسته، کسانی هستند که به نام اصلاح، به ترویج برداشت های شخصی خود از اسلام دست زده اند و مصداق دقیق این آیه مبارکه اند: «آن گاه که به آنان گفته می شود: از فساد بپرهیزید، می گویند: ما اصلاح گرانیم.
    ارسال توسط :
    پ
    پ
    زمان مطالعه: ۶ دقیقه

    نگاهی به پدیده وهابیت

    نواندیشی دینی که امروزه بر سر زبان هاست، پدیده تازه ای نیست. لابه لای تاریخ فرهنگ اسلامی را که بنگریم، هر از چند گاهی، صدایی از چنین جریاناتی به گوش می رسد. جریان هایی که با شعار بدعت ستیزی یا تحجّرگریزی سر بر آورده اند و بیشترشان نیز ضربه های سنگینی بر پیکره اسلام و وحدت امت اسلام زده اند. این دسته، کسانی هستند که به نام اصلاح، به ترویج برداشت های شخصی خود از اسلام دست زده اند و مصداق دقیق این آیه مبارکه اند: «آن گاه که به آنان گفته می شود: از فساد بپرهیزید، می گویند: ما اصلاح گرانیم. با مقاله اندیشه های وهابیت همراه باشید.

    مقاله پیش رو، به یکی از جریان های بدعت گرا به نام «وهابیت» پرداخته است. اندیشه ای که از حدود قرن هشتم شروع به زیستن کرد، در قرن دوازدهم دوباره احیا شد و در قرن چهاردهم قدرت یافت و به عنوان کالایی سیاسی از نقطه ای به نقطه دیگر صادر گردید.

    ابن تیمیه؛ پدر وهابیت

    ریشه های شکل گیری جریان وهابیت را باید در قرن چهارم هجری جست وجو کرد؛ گروهی از اهل حدیث که خود را سَلَفیّه نامیدند و رفتارها و باورهایشان را برگرفته از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم و اصحاب او می دانستند. این دسته، ادعا می کردند که در تلاشند تا سیره «سَلَف صالح»؛ یعنی مسلمانان صدر اسلام را زنده کنند و امت اسلام را از انحراف بازدارند. گرچه آنان خود را پیرو احمد بن حَنْبَل می دانستند، هرگز به اندیشه های امام حنبلی پای بند نبودند. مخالفت اندیشمندان با این گروه به اندازه ای بود که خیلی زود از رونق افتادند و گوشه گیر شدند.

    1123023 397 - اندیشه های وهابیت

    قرن هشتم هجری بود که این مکتب، حیاتی دوباره یافت. پایه گذار اصلی سَلَفیّه که بعدها به وهابیت شهرت یافت، احمد بن تِیْمیّه است که در قرن هشتم به تبلیغ اندیشه هایی پرداخت که بعدها، اصول اعتقادی وهابیت شد. پدر ابن تیمیه، از عالمان حنبلی بود و به همین دلیل، او نیز از کودکی فقه حنبلی را آموخته بود و از عالمان حنبلی به شمار می رفت. اما اندک اندک اندیشه های انحرافی خود را بروز داد و بر اشتباه هایش پافشاری کرد. دیدگاه های او آن چنان با آموزه های پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم مخالف است که نه تنها شیعیان، که اندیشمندان اهل سنت و حتی اهل حنبل نیز در ردّ او کتاب نوشته اند. این اندیشمندان، ابن تیمیه را فردی بدعت گزار، گمراه و گمراه کننده نامیدند. سیل مخالفت ها آن قدر گسترده بود که قاضیانِ هر چهار مذهب اهل سنت، حکم دستگیری و زندان وی را صادر کردند. مدتی در زندان به سر برد و سرانجام در زندان نیز درگذشت. بی شک، ابن تِیْمیّه را باید پدر وهابیت دانست؛ چرا که اندیشه های وهابیت، همان اندیشه های اوست که پس از سال ها از خاطره کهنه تاریخ بیرون آمده است.

    بنیان گذار اندیشه های وهابیت در دامان آل سعود

    محمد بن عبدالوهاب از عالمان نَجْد بود که فرقه وهابیت را به طور رسمی بنیان گذاشت. نام این مکتب، از نام پدرش، عبدالوهاب گرفته شده است و پیش از او مسلکی به نام وهابیت وجود نداشت. در دورانِ تحصیل علوم دینی، گه گاه مطالبی بر زبانش جاری می شد که از اندیشه های خاص او حکایت داشتند؛ چندان که استادان او درباره آینده اش نگران بودند. عقیده های او با آموزه های اسلامی، اختلاف زیادی داشت و همین امر سبب شد تا میان او و پدرش که از عالمان حنبلی بود، بحث های شدیدی در گیرد. پدر، اندیشه های فرزند را بسیار سرزنش می کرد و مردم را از اطاعتش بازمی داشت. پس از درگذشت پدر بود که محمد، پرده از افکار خود برداشت و به تبلیغ آن پرداخت. جالب اینکه نخستین و سرسخت ترین مخالفان وی، پدر و برادرش بودند. نخستین کتابی که در ردّ وهابی گری نگاشته شد، به قلم برادرش، سلمان است. پس از سلمان نیز بسیاری از شخصیت های بزرگ اهل سنت او را نقد کرده اند.

    محمد در چند شهر به تبلیغ مکتب خویش پرداخت، ولی هر بار، خشم عالمان و مردمان را بر می آشفت و ناچار به ترک آن شهر می شد. سرانجام به دَرْعیّه رفت و با محمد بن سعود آشنا شد. آن دو با یکدیگر پیمان بستند حکومت سعودی از وهابی گری حمایت کند و مکتب وهابیت از حکومت سعود. این پیوند شوم، سبب قدرت هر دو شد و جنگ ها و کشتارهای بسیاری را سبب گشت. این رابطه آن چنان نزدیک بود که محمد بن عبدالوهاب، دختر خود را به ازدواج محمد بن سعود در آورد.

    گرچه محمد بن عبدالوهاب در ۹۸ سالگی در گذشت و حکومت آل سعود نیز دست به دست میان خاندان سعودی گشت، ولی پیوند این دو تا امروز همچنان باقی است. وهابی گری در سایه امن شمشیر آل سعود ادامه حیات داد و امروز، مذهب رسمی مردم عربستان است و فتواهای علمای وهابی، از طرف دولت، اجرا می شود.

    وهابیت به چه می اندیشد؟

    وهابیت، مکتبی نیست که گسترش و ثبات خویش را وام دار اندیشه ها و تفکرات عمیق خاص خود باشد. این مکتب بیش از آنکه مرهون نواندیشی دینی باشد، مدیون وضع خوب اقتصادی خاندان سعودی، شمشیر ویران گر آنان و دیگر عامل های اقتصادی، سیاسی و جغرافیایی است. برای آشنایی با عقیده های وهابیت، چند مورد از مهم ترین باورهای آنها را می آوریم.

    ۱-خدای جسمانی

    از جمله اندیشه های وهابیت خدای جسمانی است. فیلسوفان و دانشمندان اهل کلام، سالیان دراز به مبارزه با مُجسّمه پرداختند؛ چرا که مُجسّمه عقیده داشتند خداوند دارای جسم و قابل مشاهده است. چنین اندیشه ای در تورات تحریف شده کنونی هم وجود دارد و همین امر، سبب اشکال فراوان بر یهودیان شده است. اسلام، چنین اندیشه ای را رد می کند و قرآن کریم می فرماید: «لاتُدْرِکُهُ الأبْصار؛ دیده ها درکش نمی کنند». در حدیثی از امام صادق علیه السلام آمده است: «نه جسم است، نه صورت، بلکه جسم کننده اجسام و صورت دهنده صورت هاست. … اگر خداوند آن گونه باشد که می گویند، پس فرقی میان خالق و مخلوق نیست».

    ابن تیمیه و به دنبال او وهابیان معتقدند خداوند جسم دارد و مشاهده شدنی است. او می گوید: خداوند می شنود، سخن می گوید، خشنود و غضبناک می شود، می خندد و در روز قیامت، در حال خنده بر بندگان خود ظاهر می شود. هر شب، هر طور بخواهد به آسمان دنیا فرود می آید و می گوید: آیا کسی هست که مرا بخواند و من اجابتش کنم؟ آیا کسی خواهان مغفرت هست تا او را ببخشم؟ آیا توبه کننده ای هست که توبه اش را بپذیرم؟ خداوند این کار را تا طلوع فجر انجام می دهد.

    یکی از عالمان هم عصر ابن تیمیه می نویسد: ابن تیمیه در مسجد جامع شهر، مردم را موعظه می کرد که من به مسجد وارد شدم. وی در بین سخنانش گفت: خداوند همچنان که من از پله منبر پایین می آیم، به آسمان دنیا فرود می آید. این را گفت و یک پله از منبر پایین آمد.

    ۲-کاستن از مقام پیامبران و اولیای الهی

    از جمله اندیشه های وهابیت کاستن مقام پیامبران و اولیای خداست. پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم و اولیای الهی، گرامی ترین آفریدگان خداوند هستند. قرآن و روایات، بر مقام معنوی آنان گواهی می دهد و به تأثیر آن بزرگواران حتی پس از رحلت از دنیا توجه و تأکید دارند.

    در مکتب وهابیت، پیامبر و اولیای خداوند، انسان هایی معمولی هستند که پس از مرگ، توانی برای ارتباط با امت خود ندارند و سودی به آنان نمی رسانند. وهّابیان، نگرشی را تبلیغ می کنند که همگی برای عادی نشان دادن مقام پیامبر و اولیای اوست. زیارت مقبره پیامبر را ممنوع می دانند و هرگونه زیارت مزار ـ چه قبر پیامبر و چه غیر ایشان ـ را شرک و حرام می دانند. آنان، آیاتی را که در شأن امام علی علیه السلام و اهل بیت علیهم السلام نازل شده است، قبول ندارند و حتی از پذیرش بسیاری از احادیث اهل سنت سر باز می زنند تا شاید با دستان کوتاه خویش، پرتوهای خورشید حقیقت را بپوشانند.

    ۳-تکفیر مسلمانان

    پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم با تلاش های خستگی ناپذیر خود، برادری را نه تنها میان مسلمانان، که در میان تمام ادیان آسمانی گسترش داد و همه را به مبارزه با کفر جهانی بسیج کرد. ایشان، وحدت را مهم ترین عامل پیروزی بر دشمنان معرفی کردند. با اینکه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم از کوچک ترین نقطه های اشتراک، قوی ترین پیوندها را به وجود می آورد، وهابیان بر تفرقه مسلمانان دامن می زنند. بسیاری از کارها که در نظر مسلمانان بی اشکال و حتی مستحب هستند، در نگاه وهابیان شرک و بدعتند. اگر کسی مردگان را واسطه درخواست های خود از خداوند قرار دهد، حتی اگر پیامبران را واسطه کند، بدعت است. اگر فردی به سبب شغل خود نمازش را تا غروب آفتاب تأخیر بیندازد، به اجماع علمای وهابی، قتلش واجب است. این گونه فتواها هستند که هر مسلمانی را به بهانه ای مشرک و مرتد می کنند و گسستی عمیق میان امت اسلام پدید می آورد.

    1815226161721952351092173518123824717924059 scaled - اندیشه های وهابیت

    پندار های وهابیت

    وهابیان معتقدند که هیچ انسانی، نه موحد است و نه مسلمان؛ مگر این که اموری را ترک کند. این امور عبارتند از:

    ۱. به وسیله هیچ یک از رسولان و اولیا، به خداوند توسل نجوید و در صورت توسل، در راه شرک گام نهاده، مشرک می‏باشد.

    ۲. زائران به قصد زیارت، به آرامگاه رسول خدا نزدیک نشوند و بر قبر آن حضرت دست نگذارند و در آن جا دعا نخوانند و نماز نگذارند و ساختمان و مسجد بر روی قبر نسازند.

    ۳. از پیامبر صلی‏الله‏علیه‏وآله طلب شفاعت نکنند.

    ۴. زیارت قبور و ساختن گنبد و بارگاه برای آنان، شرک است.

    ۵. وهابیان بر این باورند که مسلمانان، در طی روزگار، از آیین اسلام منحرف شده‏اند.

    ۶. هر گونه مراسم تشییع جنازه و سوگواری حرام است.

     

    رسانه خبری و مجله الکترونیکی مانا

    منابع :

    ۱. آیین وهابیت، جعفر سبحانی.

    ۲. وهابیت، مبانی فکری و کارنامه عملی، جعفر سبحانی.

    ۳. تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ج ۳، ص ۱۴۳۰.

    تبلیغ در سایت مانا

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.